شیعه نام شیعه چند بار در قرآن آمده با مشتقاتش 12 بار 5 بار مستقیم 12+5= 17 نماز در 5 وقت بنام 5 تن آ
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست تقدیم به روی ماه عالم مهدی موعود منجی تمام عالم هر که منجیست خدا یارو نگهدارش باد هم که عیسی و موسی محمد باشد طراح و نوسینده حجت اله عرفانیان مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صدحدیث آئینه روی محمد علیست دره علم خدا غیر از علی نیست جانشینه مصطفا این مرتضی مولاء علیست به ابجد خانواده محترم پیامبر583 پادشاه اصلی عالم 583محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 شبکه نور 583پادشاه اصلی عالم 583به قرارداد الله 583 اهل بیت فاطمه 583 امت اسلامی583اهل دین قرآن اسلام 583به ابجداهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام=583 583شبکه نور 583 شبکه نور583 اهل بیت فاطمه 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهل بیت محمد علی فاطمه حسن حسین 583 میشود 385 شیعه 385 74 فرقه گمراه دین اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشیدبه ابجد 245 دینه بحق الله 245 افق دین اسلامه حق245اسلامه حق245 فاطمه +علی =245 علی110+135فاطمه=245 یا اسلام محمد 245 با اسلام علی 245دین الهی فاطمه 245با اسلام علی 245 با اسلام بحق بدینه حق اللهی 245 با دین انسان 245 اهل منطقی 245بسیجیان علی 245 مقام جانباز 245دعا کنید مهدی بیاید 245 انقلابیان 245 بسم الله الرحمن الرحیم 786- 541 عمر ابوبکر =245 اسلامه حق 245حکم الهی دین الله245 فاطمه 135+110 علی=245 اسلامه حق 245 سلطان سریرولایت علی قل انماولی یکم الله علی245مدار245مراد245 ما شیعیان فقط اهل بیت پیامبر را دوست میداریم و از کفار قریش بیزاریم به ابجد با قاصبان اهل بیت 786-245 اسلامه حق 245 علی فاطمه =541 عمر ابوبکر 231 باقاصبه دین الله231 ابوبکر231 راه دزدی231 فلسفه دین الله 385شیعه 385 حرفهای حسابی 385راز اهل عالم 385فرق نمیکند که سنی بر حق باشد یا شیعه وحدت اسلام برایم مهم است و پذیرش بحق به ابجد وحدت کل اسلام 600 منهای 541 ابوبکر و عمر = 59 مهدی 59 بزودی خواهد آمد و همه ادیان را به وحدت فرا میخواند ما باید کمکش کنیم صحابه حضرت مهدی بودن زحمت داردو 202دین الهی محمد 202 یعنی علی 110+92 محمد=202 بلغ اولا بکمالهی کشف دوجا به جمالهی حسنت جمیعو خصالحی صلو علیه و آلهی حاتفی گفت دیدم من آن کتف نبی دوره خاتم تا به شانه بود علیا"علیا"یا علی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است بوود نام مولاء الهی بحق که وصی مصطفی مرتضایی بت شکنی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است اسلام نجاتبخش 1488 - 1202 عمر ابوبکرو عثمان = 286 یعنی 286 عید محمد علی 286 به ابجد 12منتخب12 اسلام 12 حق 12اخلاق12 نجاتبخش 12 اسلام 12 نجاتبخش 12 قلب 12هوا 12 ساعت 12 ماها 12 قلب 12جانها 12حم 12 گل گل12 دلی که نیست حب علی سنگ است چرا که نور وی و نور حق هماهنگ است مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست وصی بحق محمد سلام سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ سلام بر جمال حیدر کرار اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش که به تلبیسو حیل دیو مسلمان نشود فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه نه 74 ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان =74باعث 74 فرقه شدن دین شدند74والشجرتها الملعونه 74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 به هزار نام خدا قسم 1000به ابجد محمد مصطفا 92 قسم = 1092 منهای ابجد سه خلیفه کن 1202- منهای 1092 = 110مولا و مقتدای عالم علیست افتخار دین 1346- 1202= 144 ضرب 12 امام در خودش 144 ابجد آیه وعتصمو بحبل الله جمیعا" و لا تفرقو 144 گمراه دین 310 عمر 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق 310بفریبی ها310مکرن310 کفری 310گمراه دین310عمر 310منکر310 نیرنگ310عمر310با قاصب کل دین 310 بناحق پلید اهله دینه310 بیداد گرانه ابله 310 احمقان اهل دینی 310 یا وهابیه منافقه 310احمقان اهل دینی 310 فاسدان پلید دین ها 310 بمار زنگی 310کفری 310 عمر 310 310کلب کلب هار310 ابله منافقا 310نمرودی310 ناحق عالمی 310 عمر 310بمار زنگی 310منکر 310جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 اباجهل در دین 310 ابالهبا در دین 310 اباجهل در دین 310 بیداد گران ابله 310 قاصبان بدین 310نامردیه 310 کفری 310 عمر 310 گمراه دین 310یا بلاء دین اسلام 310نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310دلیل نفاق310 عمر 310 جاهل منافق310 ابله منافقا 310 با اهل منافق 310 310اباجهل در دین 310 کفری310 احمقهای فاسد 310 منکر 310 حرامزاده پلید 310وهابی کودن دین اسلامی310 قاصبان بدین 310 رمززناه 310 گمراه دین310 کوره دینیه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین310یا بلاء دین اسلام 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 دلیله نفاق310کفری310 نیرنگ310نمرودی 310 کلب کلب هار 310 عمر 310سگ هار پلید 310 دلیل نفاقه 310 جهل عرب 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 ابله منافقا310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310یا بلاء دین اسلام 310 سگ مردها310 نیرنگ 310نمرودی 310سامری310 گمراه دین310یا بلاء دین اسلام 310 نیرنگ 310 منکر 310 کفری 310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310ناهنجار 310پلیدی بقاصبانی 310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310احمق بی دین ها 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 گراز ناهلی 310 دزده دین اسلامی 310 نار جهیما310بدعت شیطانه 851-541= 310عمر 310 با اهل منافق 310 حرامیان 310 بمزاحم های دین اسلام 310 رزل بدینی 310 با اهل منافق 310 اهل دین دین عدوالله 310عمرفاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310 مفسدین به جهان310 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310 310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310بفریبیها310 مکرن310 کفری310گمراه دین310عمر 310قاصبه دین الله310 فریب کاران اهل عالمی 715 -541 فتنه ها عمر ابوبکر = 310 عمر 310 گمراه دین 310خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 اهل بی مغز بدین 231ابوبکر 231با قاصبه دین الله 231 لانه جاسوسیه 231 قاصب ابله 231231محکومان بدین 231ادیانی جعلی باطل 231 دو رویه 231 یا ابوسفیانی 231 نفاق231 فاسق231 اهل بقاصب231یا اهل مفسد 231 اهل نامرد 231 محکومان بدین231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231 با جاهلا نادان ملحد 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 یا ابوسفیانی 231لانه جاسوسیه231 ادیانی جعلی باطل 231 دورویه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر نابحق دینها 231 بااحمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن 310کفری310 ناحق عالمی310 عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310 اهل نابکار 310بعالم بی عملی 310 پرمدعاه 310با نادان کل عالمی 310 ابله بکل عالم 310 فاسق دینه 310 پلید فاسدان دین 310 احمق ها نادان پلید 310 پلیدها احمق نادان 310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231ابله بکل عالم 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 احمق ملحد 231 اشراردینها772-541 عمر و ابوبکر= 231 با فاجعه جهانی 231 به لعین دین 231 ابوبکر231لعین بدین231 بکودن احمق 231 دین حرام الهی 231 نفاق 231 عصیان 231 فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم - 310 عمر =661 عثمان -231 ابوبکر =430 مقصر به ابجد (ریاست کفر )971 ظالم میباشد 971-661 عثمان = 310 عمر310 با قاصب دین الهی 310 عمر 310 منکر 310 حرامیان 310 کفری 310 عمر ابوبکر231+ 310عمر 310ناحق عالمی = 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند به ابجد صغیر شیطان 22 مقصر 22 هذیان 22 عمر22شیطان 22 ابابکر22دشمن اسلام22 مجرمان 22 منافقان 22 بدبختی 22 بدیها 22 دروغ 22نیرنگ 22 کلک 22 کید 22 مکارا 22 روباه 22 ابوبکر رکب وبا من از خار سر دیوار دانستم بناحقی دو سال خلافت نکرده از دنیا رفت عمر به او سم ری سامری قوم محمد او را به درک اسفل سافلین فرستاد در طبقه سوزان جهنم که به آنجا اسفله سافین میگویند فقط شیطان نمرود شداد حامان فرعون عمر ابابکر شمر یزید معاویه و بت پرستان و قاصبان ولایت را عذاب میکنند قرار دارندهفت طبقه زیرداخل جهنم سوزان ترین جای جهنم را درک اسفله سافلین میگویند علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 ابجد ابوبکر عمر 541 مقصر 430+231 ابوبکر= 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541گمراه دین بناحق دینها 541 ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه 541جهل عرب ابله به کل عالم 541 اباجهل در دین عقیده باطل 541کفری دین حرام الهی 541دلیل نفاق به لعین دین 541 به دقل باز کودن با قاصب کل دین541 پلید ناکسان حرامیان 541ابله منافقا بناحق دین ها 541 بی دینها احمق جاهل منافق 541جهل عرب عقیده باطل541ملحد ها یا منافق آل سعود 541شیطان آل سعود541 آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی 541دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی 541 با قاصب کل دین نفاق541 کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام با دشمن ابله نادان 541 به نامرده ابله دین 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541آفت کلی 541انحرافه دین اسلام یا حقه بازان پلید اسلامی به نامرده ابله دین 541 عقیده باطلی نامردی 541 با منافقان ابله ملحد نادان 541دشمنه اسلامی 541کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541انحرافه دین اسلام 541
قالب وبلاگ 1
داستانهای زندگی 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
بزرگترین سامانه تبادل لینک 1
بهترین ریمل - ریمل حجم دهنده و بلند کننده 1
چاقو کمربندی مخفی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 44
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 190
بازدید کل : 116031
تعداد مطالب : 437
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



به ابجدظالم 971- 430 مقصر = 541 دشمنه اسلامی 541 کافر پلید دین اسلام 541توهین دین ها 541 بنامردان قاصب 541 مردان گمراه 541 مجرمین بدین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541 آل سعود 171+370 شیطان = 541 عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 مرگ کافر 541 آفتین 541 عداوتین 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها541 آل سعود 171 +370 شیطان = 541 قاتلی 541 دشمنه اسلامی 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541منافقان پلیده دین 541 با ناکس های اهله قرآن 541مقصرا دین الهی 541 نامردان اصلی دین 541بنامردان قاصب 541 مردان گمراه541 فاجران دین اسلامی 541 مجرمین بدین اسلام 541 دشمنه اسلامی 541 مردان گمراه 541 احمقان فاسد دین اسلام 541 کافر پلید دین اسلام 541 مقصرا دین الهی 541 بنامردان قاصب 541 مردان گمراه 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541 به اولین قاصبان احمق پلید 541 نامردان اصلی دین 541 به ابجد آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541آفتین 541فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 میباشند 541احمقان فاسد دین اسلام 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 با ناکسهای اهل قرآن 541 مقصرا دین الهی 541 فاسد ترین نامرد اهل دین 541 مجرمین بدین اسلام 541مردان گمراه 541 بنامردان قاصب 541 کافر پلید دین اسلام 541 احمقان فاسد دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541 دشمنه اسلامی 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر


 

مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابوصد حدیث آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد استنام شیعه 5 بار در قرآن آمده و 7 بار با ترکیباتش 7+5= 12 بار نام شیعه در قرآن آمده  ولی نام فرقه های باطل دین یک بار هم در قرآن نیامده مرد باشید و حرف حق را بپذیرید اینقدر بدبخت و نامرد نباشید 

وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:

 وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ هود آیه 114

نام شیعه چندین بار در قرآن آمده  شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه  یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی

اسم الشيعة 12 مرة في القرآن، ولكن باسم الدين طائفي بغير علم، لم يرد ذكرها مرة واحدة في القرآن الشيعة لا تخجل من الازدهاروالله شیعه تمام 583 امت اسلامی 583 را دوست دارد ابجد 5 تن آل عباء 583 ابجد امت اسلامی 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی امت اسلامی 583 برعکش می شه 385 فقط شیعه جزو امت اسلامی محسوب میشود و شامل دریگر فرقه های باطل که نامشان در قرآن نیامده نیست

.شیعه یعنی چه385مردعالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله385به ابجدکبیرلااله الاالله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنیعلی 110+فاطمه +140 بااسلامه 385 یعنیاسلامهحق 245+140 بااسلامه= 385 شیعه یعن یدین الهی 110+135 دینالله = 385 دین الهی 110+82 امام+23 مهدی=215+ محمد 92+ علی 110+48 = 385 شیعه یعنی با آل قرآن 385
110
دین الهی 92 محمد 110علی +132 اسلام +31 کلام حق نور قرآن  قرآن ناطق = 385

 

به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196دین اسلام 196 بدین های الهی الله196 امام بدین الهی196 دین اسلام 196+114سوره قرآن + 103 با اهل دین +82 مهدی= 385 شیعه

  کهیعص 195+ 278حمعسق = 473 + علی 110 دین الهی = 583  عاشوراه 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583 ابجد 5 تن آل عباء 583 شبکه نور 583 از راست بخوان 385 براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند 385شیعه

مهدی82امام +114 سوره قرآن =196 کلید دین 196به ابجد اهله دین 100+110 دین الهی علی  +59 مهدی 269 امام واقعی 269+59+23 مهدی = 351 قرآن +14 معصوم = 365 روز سال

 

دین اسلام 196 +114 سوره قرآن  + 103با اهل دین +  82 مهدی =385 شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385نام شیعه 12بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های عمر را محکم به دیوار بزنید 

 

وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:

 

 نام شیعه چندین بار در قرآن آمده  شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385  به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385شیعه یعنی چه385مرد عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی علی 110+فاطمه +140 با اسلامه 385 یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه یعنی دین الهی 110+135 دین الله = 385 دین الهی 110+82 امام+23 مهدی=215+ محمد 92+ علی 110+48 = 385 شیعه یعنی با آل قرآن 385
110 دین الهی 92 محمد 110علی +132 اسلام +31 کلام حق نور قرآن  قرآن ناطق = 385

 

بهابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196دین اسلام 196 بدین های الهیالله196 امام بدین الهی196 دین اسلام 196 دین اسلام 196اصوله دین 196 کلیداسلام 196 قلب دین 196 جهانه اسلام196 کلیدبدین الله196 اساس دینی196 دلیل انسانی 196 باندای اسلام 196 معجزه ادیانه 196 دین اسلام196 کلیداسلام 196 کلیدبدین الله 196 امام کلدین196امام زمانیها 196 امامکلدین 196 اسلامه مهدی 196 باندای اسلام 196 معجزه ادیانه196با اماما اهل دینی196 اماما بدین الهی 196قلب دین 196امام کل دین196مهدی امام کله196کلید بدین الله196 اماما بدین الهی 196اسلامه مهدی 196 امام بدین الهی 196یااصل دین196 اسلامه مهدی196 امام بدین الهی 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 دین اسلام196 امام کل دین 196قلب دین 196 منتسب به  14 معصوم باشد  امام 82+114 سوره قرآن =196 دین اسلام 196  اصوله دین 196 کلید اسلام 196امام زمانی ها 196امام کل دین 196
به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196قلب دین196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 قلب دین 196اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم = 196 دین اسلام196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 + 114 سوره قرآن +30 جزء آن =144 +52 جمعه در سال =196 دین اسلام 196
196+114سوره قرآن + 103 با اهل دین
+82 مهدی= 385 شیعه

مهدی82امام 82+114 سوره قرآن =196 دین اسلام 196 امام کل دین 196اسلامه مهدی196حامی بدین الله 196اصوله دین 196 کلید دین196اسلامه مهدی 196دین اسلام 196به ابجد اهله دین 100+110 دین الهی علی  +59 مهدی 269 امام واقعی 269+59+23 مهدی = 351 قرآن +14 معصوم = 365 روز سال

 

دین اسلام 196 +114 سوره قرآن  + 103با اهل دین +  82 مهدی =385 شیعه پیامبرفرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385نامشیعه 12بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامدهپس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولیاگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی..... نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های عمری را محکم به دیوار بزنید

 

 

آیا میدانید کسانی که توسط حیوات کشته میشوند 11 برابر بیشتر از سقوط هواپیاست

 

 

 این برادر صاحب وبلاگ میباشد علی شیر کش میباشد امسال دو قلاده شیر با خودم به جنگ دائش بردم غذا برای اینجانب هم نبود چند صد جنازه دائشی بود دیدم شیرها نمیخورند به دو شیر دستور دادم بخور دیدم رفت روی صورت مرده  وهابی مدفوع کرد همه رزمندگان حزب الله شاهد این کار شیرها بودند در یک ماهی که آنجا بودم هر هفته دو گوسفند برایشان آوردند خواهشمندم اگر یابو الاغ اضافی دارید به باغ وحش بنیاد برای اما ارسال کنید نیاز مبرم داریم بنیاد پرورش شیر و پلنگ در ایران برسد به دست حجت اله عرفانیان

 

 

 

 

 

 

اگر بخواهی با کسی تماس بگیری باید خط داشته باشی خط علی متصل به الله است به ابجد خط عصمت چهارده معصوم 1670+73 فرقه = 1743 ابجد کل چهارده معصوم 1743 هفتادوسه فرقه باید به 14 معصوم اقتداء کنند خانواده محترم رسول خدا 14 معصوم میباشد 14یعنی 4+1= 5 تن آل عباء حدیث کثاء آیه مباهله 5 انگشت داری به دست این نشانه 5 تن است 14 بند انگشت داری به دست این نشانه 14 معصوم شیعه است تقدیم به گل روی رهبرم ولایت فقیه یا علی بزودی همه با هم ید واحده خواهیم شد ابرها جمع شدند که طوفان کنند غافل از رعد نگاه الهی این رهبرند این گردباد های به غیرت در آمده مطیع امر رهبرند که طوفان نمیکنند با حماسه قرآنی پیامبر اعظم 1743 شما را به ابجد 14 معصوم جلب مینمایم 1743 با حماسه قرآنی پیامبر اعظم 1743 ابجد 14 معصوم 1743ضرب این عدد شریف و شناخت آن عید 84 عید اسلام میباشد 84+26 راه حق= 110 دین الهی 110  علی110 به ابجد صغیر راه حق 26 علی  26 وصیت 26 بیعت 26 غدیر26 انتخاب درست 26 راه حق 26علی26 امام دین 26 عشق حق 26 یعنی 14+12 امام = 26 علی علی علی علی علی علی درکعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست سایه پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا آفتابی چون علی در سایه پیغمبر است عکس نام محمد علیست اگه بود نامش بلیس به علم ابجد قرآن دین الهی 110 علی110 میباشد اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه میباشد 245 قسم به اسم اعظمت یا قائم آل محمد فدائیانت همه آماده اند تشریف بیاور مولاء قرآن ناطق سلام سلام بر هیبتت ای گنجینه اسم اعظم الهی فدات ما بشیم آقا یعنی ما لیاقت دیدن هر ماه شما را نداریم پیامبر در صحیح مسلم و بخاری فرموده هر کسی امام زمانش را نشناسد و از دنیا برود به مرگ جاهلیت مرده است امام زمان به تمام زبانهای دنیا مسلط است و با هرکسی به زبان مادریش گفتگو میکند

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 علی +17 نماز +14 معصوم = 385 شیعه 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 حمعسق 26علی26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر26 راه حق26 حمعسق468تقسیم بر26 = 18 ذالحجه غدیر خم اگر هر دو کف دست را بچسبانی به هم دوتا 18 روی هم میافته یعنی خلافت علی را پنهان نمودند ما شیعیان دستهای خود را باز و در قنوت هم باز ولی شیاطین دستهای خود را میبندند و دست چه کنم چه کنم روی هم میگذارند و در سینه خود این امر مهم غدیر خم را پنهان میکنند بخاطر این دست بسته نماز میخوانند وگرنه در صحیح مسلم و بخاری فرموده پیامبر دست باز مثل شیعیان نماز میخوانده و بخاک پاک سجده میکرده با خاکهای نجس و آلوده به درگاه خدا نمیشود عبادت کرد مکان سجده باید پاک و پا نخورده باشد

 در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند.[۱۷]

نام شیعه 5 بار در قرآن آمده و 7 بار با ترکیباتش 7+5= 12 بار نام شیعه در قرآن آمده  ولی نام فرقه های باطل دین یک بار هم در قرآن نیامده مرد باشید و حرف حق را بپذیرید اینقدر بدبخت و نامرد نباشید اینها دارنداز مظلومیت شیعه سوء استفاده میکنند یکی ازوهابی ها دائشی گفت خجالت بکش نام ما هم در قرآن آمده پرسیدم بفرما ما قبول میکنیم فرمود ما پیروان شیطان میباشیم و نام شیطان 22 میباشد به ابجد شیطان 22 عمر هم 22 ابابکر 22 شیطان 22 مقصر 22 دشمن اسلام 22 هذیان 22 دروغ 22 نیرنگ 22 کلک 22 کید 22مکارا 22 روباه 22بدبختی 22 بدیها بانامرد22 ۲۲کلک۲۲ نیرنگ 22 بظلمت ۲۲ دوزخه22 نیرنگ۲۲لامذهب۲۲نفرت ۲2انزجار22 ناخلفه 22نابحقه22 پررو۲۲خائن هست22 درآتشه 22 دوزخه ۲۲عمر22 مقصر22 هذیان22 بمنافقا ۲۲شرابیا ۲۲ عمر ۲۲ ابابکر۲۲ شیطان ۲۲نام ما بیشتر از نام شماست گفتم درست میفرمائید جمالتو عشق است شما خود شیطان میباشی فرمود نه من الاغ شیطانم گفتم تا شیطان الاغهایی مثل شما دارد هیچ غمی ندارد نام شیعه توسط خداوند به پیامبران الهی هدیه شد و اولین نفری که به زبان آورد حضرت آدم بود فرمود من شیداء 385 توام ایشان هم فرمود هم شیعه توام

به ابجد دین خدا 669 -541 دشمنه اسلامی = 128 حسین به ابجد کبیر و صغیر الله 86+583 پنج تن= 669 -541 عمر ابوبکر= 128 حسین128 کلید دین 128سبب دین 128 اهل محمد 128 امام الهی 128حسین128 کلید دین 128 هر دینی کلید نداشته باشد آن دین دزدهاست 74 فرقه کلید دین ندارند بی دین گمراه میباشند  شیعه ی دوازده امامی اهل توحید یکی از بزگترین فرق اسلامی است که در عصر رسالت خاتم الانبیاء محمد مصطفی علی مرتضی  پی ریزی شد و پیروانی پیدا کرد و پس از رحلت آن حضرت به تدریج رشد نمود؛در قرآن چندین بار از شیعه نام برده شده و خداوند شیعیان را بسیار دوست میدارد

نام شیعه زینت قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد  وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ از شیعیان نوح بود F؛[2] «ابراهيم از پيروان (نوح) بود».

در مورد متابعت و پیروی از اوّلین شریعت الهی یعنی شریعت حضرت نوح 7 به وسیله دوّمین پیامبر اولوالعزم یعنی حضرت ابراهیم 7 به کار رفته است.

سیوطی در درّالمنثور، طبری در جامع البیان، نحّاس در معانی القرآن و شوکانی در فتح القدیر ازمجاهد نقل کرده‌اند: G وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ F ای علی منهاجه و سنّته (یعنی بر روش و سنّت حضرت نوحA بود). و از قتاده نقل کرده‌اند: «ای علی دینه و ملّته»؛ «یعنی بر دین و ملّتش».[3]

از علماء شیعه، شیخ طوسی در تبیان و علامه مجلسی در بحار الانوار فرموده‌اند: ابراهیم 7 در توحید و عدل و پیروی از حق بر رویّه و سنّت حضرت نوح 7 می‌باشد.[4]

و فخر الدین­طریحی در تفسیر غریب القرآن می‌گوید: ابراهیم از کسانی است که از نوح در اصول دین پیروی می‌کند یا در استواری بر دین خدا و بردباری بر (اذیّت) تکذیب‌ کنندگان پیرو اوست.[5]

امام علی7 در نامه‌ای چنین نوشتند:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلَيٍّ أَميرِ الْمُؤْمِنينَ إِلى شيعَتِهِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُسْلِمينَ.

وَ هُوَ اسْمٌ شَرَّفَهُ اللَّهُ-  تَعَالى-  فِي الْكِتَابِ، فَإِنَّهُ يَقُولُ: وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ وَ أَنْتُمْ شيعَةُ النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ D، كَمَا أَنَّ مُحَمَّداً مِنْ شيعَةِ إِبْرَاهيمَ. إِسْمٌ غَيْرُ مُخْتَصٍّ، وَ أَمْرٌ غَيْرُ مُبْتَدَعٍ. وَ سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ..».؛[6]

 «از بنده خدا على امير مؤمنان، به مؤمنان و مسلمانان از شيعيان خود. خداوند تعالى فرمايد:

 )وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ(؛ محمد2 از شيعيان ابراهيم است و شما از شيعيان محمد2. كلمه شیعه نامى است كه خداى تعالى در كتاب خود آن را شريف قرار داده است و شيعه نامى است غير مختص و امرى غير مبتدع كلمه ‏اى كه به گروهى ويژه اطلاق میشود و سابقه داشته باشد، سلام بر شما باد و خداوند است كه دوستان خود را از عذاب خواركننده به سلامت مى‏رهاند و به عدل خود بر آنان فرمان می‏راند».

نام شیعه 5 بار در قرآن آمده و 7 بار با ترکیباتش 7+5= 12 بار نام شیعه در قرآن آمده  ولی نام فرقه های باطل دین یک بار هم در قرآن نیامده مرد باشید و حرف حق را بپذیرید اینقدر بدبخت و نامرد نباشید اینها دارنداز مظلومیت شیعه سوء استفاده میکنند یکی ازوهابی های دائشی گفت خجالت بکش نام ما هم در قرآن آمده پرسیدم بفرما ما قبول میکنیم فرمود ما پیروان شیطان میباشیم و نام شیطان 22 میباشد به ابجد شیطان 22مقصر22دشمن اسلام22عمر22 ابابکر22عمر22 شیطان 22 مقصر 22 دشمن اسلام 22 هذیان 22 دروغ22 نیرنگ 22 کلک 22 کید 22مکارا 22 روباه 22بدبختی 22 بدیها22 بناحقه22 نابحقه 22پررو22بانامرد 22مجرمان22منافقان22 کلک۲۲نیرنگ22بظلمت 22درآتشه ۲۲دوزخه22 نیرنگ۲۲ لامذهب۲۲نفرت۲2انزجار22 ناخلفه 22نابحقه22 پررو۲۲خائن هست22درآتشه 22دوزخه22 ۲۲عمر22ابابکر22هذیان 22مقصر 22بمنافقا ۲۲ منافقان 22 مجرمان 22شرابیا ۲۲ عمر ۲۲ ابابکر۲۲ شیطان منافقان 22مجرمان 22دشمن اسلام ۲۲عمر 22 ابابکر 22 شیطان 22 نام ما بیشتر از نام شماست گفتم درست میفرمائید جمالتو عشق است شما خود شیطان میباشی فرمود نه من الاغ شیطانم گفتم تا شیطان الاغهایی مثل شما دارد هیچ غمی ندارد

به ابجد دین خدا 669 -541 دشمنه اسلامی = 128 حسین به ابجد کبیر و صغیر الله 86+583 پنج تن= 669 -541 عمر ابوبکر= 128 حسین128 کلید دین 128سبب دین 128

 شواهد تاریخی

در بین صحابه کرام رسول خدا7 جمع کثیری از آنان شیعه بودند؟ چنانچه ابو حاتم و ابن خلدون و احمد امین و صبحی صالح به این مطلب اشاره کرده اند:

1. ابو حاتم: «انَّ أوّل اسم لمذهب ظهر فی الاسلام، هو الشیعه و کان هذا لقب اربعه من الصحابه: ابوذر، عمار، مقداد و سلمان...؛[7] اولین لقب و کلمه ای که در زمان رسول خدا 7رایج شد کلمه «شیعه» بود. شیعه، لقب چهار نفر از اصحاب پیامبر بود: ابوذر، سلمان، مقداد و عمّار.

بر این اساس کلمه شیعه از الفاظ نو ظهور بعد از رسول خدا نبوده است.

2. ابن خلدون: «کان جماعة من الصحابة یتشیعون لعلی و یرون استحقاقه علی غیره؛[8] در میان صحابه گروهی بودند که به حضرت علیAگرایش داشته و به اصطلاح شیعه بودند، و ایشان را سزاوار تر از دیگران به خلافت اسلامی می دانستند».

3. احمد امین: «و قد بدأ التشیع من فرقة من الصحابة کانوا مخلصین فی حبّهم لعلی یرونه أحق بالخلافة لصفات رأوها فیه. و من اشهرهم سلمان و ابوذر و المقداد»؛[9]«پیدایش و شروع تشیع در میان گروهی از صحابه پیامبر بود که در محبّت به حضرت علی بسیار مخلص بوده، و ایشان را به خاطر صفات وفضائلی کریمه که راجع به او رسیده أحق و سزاوار تر به امامت می دانستند. و مشهور ترین آنان سلمان، ابوذر و مقداد بودند».

4. صبحی صالح: «کان بین الصحابه حتی فی عهد النبی شیعه لربیبه علی، منهم ابوذر، المقداد،... جابر بن عبدالله، أبی بن کعب، ابوالطفیل، عباس بن عبدالمطلب و جمیع بنیه و عمار و ابو ایوب؛[10] میان صحابه پیامبر اکرم7 در دوران پیامبر شیعیان و هواداران علی وجود داشتند. که از آن جمله اند:... ابی بن کعب، ابوالطفیل، عباس و بچه های او و..».

5. ابن عبدالبر: «روی عن سلمان و ابی ذر و المقداد. وخباب و جابر و أبی سعید الخدری و زید بن أرقم M: أنّ علی بن ابی طالب –L- أول من أسلم. و فضّله هولاء علی غیره؛[11] ابن عبدالبر می گوید: سلمان، ابی ذر، مقداد، خباب، جابر، ابی سعید الخدری و زید بن أرقم گفته اند: که علیAاولین کسی بود که اسلام آورد و از همه در امر «امامت و رهبری» افضل است»..

6. شعبه بن الحجّاج می گوید: «حَکَم بن عتیبه، علیAرا بر ابوبکر و عمر و افراد زیادی از اهل سنت را بر عمر ترجیح می داد».[12]

7. یعقوبی: گروهی از مهاجران و انصار، از بیعت کردن با ابوبکر تخلف نموده، به علی بن ابیطالب Aمتمایل شدند. عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر بن عوام، خالد بن سعید، مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمّار بن یاسر، براءِ بن عازب و أبَی بن کعب، از این دسته بودند.[13]

8.  سعد بن عبدالله اشعری و حسن بن موسی (نوبختی) می نویسند:

نخستین فرقه که در اسلام پیدا شد، فرقه علی بن ابیطالب Aبود که در زمان رسول خدا 7و بعد از او، شیعه علی Aنامیده می شدند. همواره معروف بودند که متمایل به علی Aو قایل به امامت او هستند. مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری و عمّار یاسر، از جمله ی شیعیان و از نخستین کسانی بودند که شیعه نامیده شدند، زیرا اسم شیعه، تازگی نداشت و در قدیم هم، شیعه نوح، شیعه ابراهیم، شیعه موسی و شیعه عیسی به کار برده شده است.[14] وقتی پیامبر برای اولین بار اقرار یارانش را شنید علی اولین شیعه محمد بود و اولین نفری که جای پیامبر خوابید و جان پیامبر را نجات داد علی بود اولین نفری که در کعبه به دنیا آمده و اولین نفری که برای شکستن بتهای کعبه به دوش رسول خدا رفت و بتهای کعبه را شکست علی(ع )بوده است پیامبر فرمود در آسمان هفتم خداوند با صدای علی با من صحبت نمود و وقتی به حوض کوثر رسیدم جامی طلایی از حوض بمن آمد دیدم دست علیست هم ثاقی کوثر علی هم جانشینه احمدی کندی در از خیبر علی داماد پیغمبر علی هم جانشینه احمدی

9.  شمس الدین ذهبی در پاسخ این پرسش که چرا ابان بن تغلب را توثیق کرده با این که او شیعه مذهب است، می نویسد:

اگر بخواهیم هر کس را که منسوب به تشیع است حذف کنیم، باید تعداد زیادی از احادیث نبوی را کنار بگذاریم که این کار، فساد آشکاری خواهد بود.[15]

او با عبارت خود این نکته را که شیعه در زمان پیامبر اکرم 7بوده، تأیید می کند.[16]

10.  شيخ الازهر، شيخ محمود شلتوت، پس از آگاهی از فقه مدوّن و مستند شيعه كه از طريق پيشوايان شيعه به پيامبر اكرم7می رسد، رسماً فتوی داد كه پيروی از مذهب شيعه اماميه جايز، و اهل سنّت می توانند از اقوال و نظرات پيشوايان اين مذهب پيروی كنند.[17]

مدرك اصلي در استنباط احكام دين، قرآن كريم است. چون پیامبر خدا فرمودند:

« إِعْرِضُوا حَديثي عَلی كِتابِ اﷲِ فَإِنْ وافَقَهُ فَهُوَ مَنّي وَ أَنَا قُلْتُهُ»؛[18] «حديث مرا بر كتاب خدا عرضه كنيد، اگر موافق آن بود، از من است و من آن را گفته ­ام».

.  فقهاي شيعه براي اثبات احكام، ‌روايات اهل بيت و پيامبر3 را ملاك قرار مي دهند. چنان كه برخي از بزرگان اهل تسنّن نيز به آن اعتراف دارند. به عنوان مثال، وقتي كه حاكم نيشابوري صحبت از صحيح ترين سند ها مي كند، مي گويد:  صحيح ترين سند هاي اهل بيت، جعفر بن محمد [ امام صادقA] است،‌ هر گاه راوي از جعفر ثقه باشد.[19]

امام حنبل درباره سند حديث معروف سلسله الذَّهَب[20] [كه حضرت رضاA از اجدادشان F، از رسول خدا3روايت مي كند] مي گويد: اگر اين سند بر مجنوني خوانده شود، شفا مي يابد. [21]

پیامبر خدا 7 به ابن عباس فرمود:

 « النُّجُومُ أَمَانٌ لأَهْلِ الأَرْضِ مِنَ الْغَرَقِ، وَأَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لأُمَّتِي مِنَ الاختِلاَفِ فَإِذَا خَالَفَهَا قَبِيلَة اخْتَلَفُوا فَصَارُوا حِزْبَ إِبْلِيسَ»؛[22]

«ستارگان، امان اهل زمین اند، از غرق شدن و اهل بیت من، امان برای امت من از اختلافند کسانی که با آن هامخالفت کنند جزء حزب شیطان هستند!».

لذا فقه شیعه با برخورداری از نصوص فراوان و امکان دسترسی آسان به سنّت پیامبر 7از طریق امامان F، نسبت به سایر مکتب های فقهی به مراتب غنی تر شد و از بسیاری ناکاستی ها محفوظ ماند. [23] 

شیعه ی دوازده امامی اهل توحید یکی از بزگترین فرق اسلامی است که در عصر رسالت پی ریزی شد و پیروانی پیدا کرد و پس از رحلت آن حضرت به تدریج رشد نمود؛ به خلاف مذاهب دیگر که مذهب حنفی به وسیله  ابوحنفیه (80-150) و مذهب شافعی به وسیله ی محمد بن ادریس شافعی (150- 204) و همچنین دیگر مذاهب فقهی نیز تاریخ پیدایش مشخص دارند.



[1]. أصل الشيعة: الفرقة من الناس على حدة، وكل من عاون إنسانا وتحزب له فهو له شيعة، قال الكميت :

وما لي إلا آل أحمد شيعة*** وما لي إلا مشعب الحق مشعب

ويقع على الواحد، والاثنين، والجمع، والمذكر، والمؤنث، بلفظ واحد، ومعنى واحد. وقد غلب هذا الاسم على كل من يتولى عليا وأهل بيته، رضي الله عنهم أجمعين، حتى صار اسما لهم خاصا، فإذا قيل : فلان من الشيعة عرف أنه منهم، وفي مذهب الشيعة كذا، أي عندهم، أصل ذلك من المشايعة، وهي المطاوعة والمتابعة.(تاج العروس، ج 21،  ص 302 ).

[2]. الصافات/ 83.

[3]. الدر المنثور، ج 7، ص 100؛ جامع البیان، ج 23، ص 82؛ معانی القرآن، ج 6، ص 36؛ فتح القدیر، ج،4 ص 399 و 405.

[4].  أنه علی منهاجه و سنته فی التوحید و العدل و اتباع الحق؛ (التبیان ج 8، ص 508؛ بحار الانوار، ج 12 ص 326؛ تفسیر القرآن ص 368).

[5]. ای ممن یشایعه علی اصول الدین أو یشایعه علی التصلب فی دین الله و مصابرة المکذبین. (تفسیر غریب القرآن، ص 368).

[6]. کشف المحجة لثمرة المهجة، ص 73؛ بحارالانوار، ج 3، ص 8.

[7]. الزینه فی الکلمات الاسلامیه، ج3، ص10؛ حاضر العالم الاسلامی، ج1، ص188.

[8]. مقدمه ابن خلدون، ج3، ص464.

[9]. ضحی الاسلام، ج3، ص209.

[10]. النظم الاسلامیه، ص96.

[11]. تهذیب الکمال، ج20، ص48.

[12]. سیر أعلام النبلاء، ج5، ص209؛ چند سؤال از محضر استادم، ص103.

[13]. احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج2،ص114.

[14]. المقالات و الفرق، ص15؛ فرق الشیعه، ص39.

[15]. میزان الاعتدال، ص118.

[16]. باور های شیعی، ص22.

[17]. مجله «رساله الاسلام» سال يازدهم، شماره سوم، محرم 1379، ص 228.

[18]. الجامع الصغير، الطبعه الاولي، دارالفكر 1401،ش 1151؛ کنزالعمال، ج1، ص111و 103.

[19]. معرفه علوم الحديث، ص 54.

[20]. حديث معروف،«كَلِمَه لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ صَدَقَ جَبْرَئِيلُ A وَ صَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّه F؛ كلمه «لا اله الا اﷲ» حصار من است  هر كس در حصار من در آيد، از عذابم در امان است. (بحارالأنوار، ج49، ص126.)

 

            [21]. ابن حجر عسقلاني، الصواعق المحرقة، ص 122.

[22]. جامع الأحاديث،ج 8، ص12؛ المستدرك على الصحيحين،  ج 3، ص الخصائص الكبرى،  ج 2، ص466.

[23]. باورهای شیعی، ص17.

سلفی‌گری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته می‌شود که مخالفان خود را کافر می‌شمارند کافر همه را به کیش خود پندارد  و مطرح‌ترین آنان «وهابیت تکفیری» با محوریت عربستان سعودی لعنت الله علیه میباشد است. فرعون وقتی شنید دشمنش بدنیا آمده همه پسرها را سر میبرید وقتی شنیدند طالوت فرمانده است همه فرار کرده و زمستان و تابستان کردند وقتی فهمیدند حضرت مهدی به دنیا خواهد آمد امامان شیعه یکی پس از دیگری شهید می شدند هم اکنون بدستور قائم شیعیان آن حضرت فقط از مولایشان مهدی دستور میگیرند و مدام به زیارتش نائل میشوند و عشق واقعی آنان امام مبین قائم آل محمد (عج) میباشد در آیه 12 یاسین که 23 کلمه دارد مهدی هم به ابجد 23 میباشد این آیه هم 23 کلمه دارد23 وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 امام مبین بدون وحی به امر خدا از همه عالم آگاه میباشد از مولایم پرسیدم مورد اعتماد ترین قوم نزد خدا فرمود شیعیان من میباشند

وهابیت تکفیری یکی از مشکلات دنیای کنونی مسلمانان (شیعه و سنی) است. آنها با اتهام‌های ناشایستی که به شیعیان می‌زنند باعث گمراهی مسلمانان و عده زیادی از مردم دنیا می‌شوند. گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس بر آن است تا در سلسله مطالبی، به عمده‌ترین شبهاتی که وهابیت درباره شیعیان مطرح می‌کند پاسخ گوید.

یکی از شبهاتی که وهابی‌ها مطرح می‌کنند این است که چرا نام امامان شیعه در قرآن نیامده است؟ فقط اسم موسی آمد یکصد هزار کودک سر بریده شد لعنت خدا بر شیاطین جن و انس

در پاسخ باید گفت: پرسشگر تصور مى‏‌کند اگر نام امام و یا امامان در قرآن مى‌‏آمد، اختلاف از بین مى‌‏رفت، در حالى که این اصل، کلیّت ندارد. به موارد زیر دقت کنید:

1. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‏‌شد که آزمندان حکومت و ریاست مانند بنی‌امیه به نسل‏‌کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند.

بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‏‌هاى غصب‏‌شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:

«إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ». (سوره بقره، آیه 246)

(آنان به یکى از پیامبران خود گفتند: براى ما فرمان‏‌روایى معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم ...)

پیامبر آنان به امر الهى فرمان‌‏روا را به نام معرفى کرده، گفت: «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ...»این آیه 23 کلمه مهدی 23 هم منظور فرمانروای عالم مهدی هم میباشد  (سوره بقره، آیه 247) (به راستى که خدا طالوت را به فرمان‌‏روایى شما برگزیده است.) به ابجدصغیر  ریاضی قرآن طالوت 26 راه حق 26 طالوت 26علی 26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر 26 انتخاب درست 26 جان رسول 26 امام دین 26 راه حق 26 حدید 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 علی 26 خیلی 26 مردی 26 طالوت 26 علی 26 امام بکل 26 پیامبر در غدیر خم دست علی را بالای سر برد و ایشان را به امر خدا خلیفه بعد از خود معرفی نمود هم اکنون مولاء مهدی با دلایل قرآنی و علم ریاضی علمی حقیقی امام بکل 26 میباشد چرا نامردان بی همه چیز خود را به خرییت میزند

با وجودى که نام فرمان‌‏روا به صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشى پرداختند و گفتند: «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ...» این آیه 46 حروف دارد ابجد محمد 20+26 علی = 46 ماه 46 محمد علی 46  (همان)

(از کجا مى‏‌تواند فرمان‌‏رواى ما باشد، حال آنکه ما به فرمان‌‏روایى از او شایسته‏‌تریم، و او توانمندى مالى ندارد؟ ...)

این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام براى رفع اختلاف کافى نیست، بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایى باشد. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‌‏شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‏ کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسى (ع) رخ داد و به قول معروف:

صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیم‌‏الله موسى زنده شد

درباره حضرت مهدى (عج) هم که اشاره‏‌اى به نسب و خاندان ایشان در روایات شده بود، حساسیت‌‏هاى فراوانى پدید آمد و خانه حضرت عسکرى (ع) مدت‏‌ها تحت‌‏نظر و مراقبت بود تا فرزندى از او به دنیا نیاید و در صورت تولد، هر چه زودتر به حیات او خاتمه دهند.

2. چه بسا برخی، نام فرزندان و نوه‌‌های خود را مطابق نام‌‌هایی که در قرآن آمده، انتخاب می‌کردند و اختلافات در تعیین مصداق بیشتر می‌شد.

3. با توجه به جو سنگینی که علیه ائمه شیعه بود چه بسا این مساله، باعث تحریف قرآن کریم می‌شد.

4. رسول‏ خدا (ص) نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنانکه مى‏‌فرماید: «و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للنّاس ما نزّل إلیهم و لعلّهم یتفکّرون». (سوره نحل، آیه 44)

(و قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه براى مردم نازل شده است، براى آنها بیان کنى و آشکارسازى، شاید آنان بیندیشند.)

در آیه یادشده دقت کنید، مى‌‏فرماید: «تبیّن» و نمى‏‌گوید: «لتقراً» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر (ص) علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنى را روشن کند.

گاهى شرایط ایجاب مى‏‌کند که فردى را به نام معرفى کنند، چنانکه مى‌‏فرماید: «و مبشّراً برسولٍ یأتى من بعدى اسمه احمد» (سوره صف، آیه 6)، ((عیسى مى‌‏گوید): من به شما مژده پیامبرى را مى‌‏دهم که پس از من مى‏‌آید و نامش احمد است.)

در این آیه حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفى مى‌‏کند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل مى‏‌نماید.

گاهى شرایط ایجاب مى‏‌کند که افرادى را با عدد معرفى کند، چنانکه مى‏‌فرماید: «و لقد أخذ الله میثاق بنى‌‏اسرائیل و بعثنا منهم اثنى عشر نقیباً ....» (سوره مائده (5)، آیه 11) (و خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختم.)

بعضى اوقات شرایط ایجاب مى‏‌کند که فرد مورد نظر را با اوصاف معرفى کند، چنانکه پیامبر خاتم را در تورات و انجیل، با صفاتى معرفى کرده است.

«الذین یتّبعون الرسول النّبىّ الأمّىّ الذى یجدونه مکتوباً عندهم فى التوراة و الإنجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحلّ لهم الطیّبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضع عنهم إصرهم و الأغلال التى کانت علیهم ....» (سوره اعراف (7)، آیه 157)

(کسانى که از رسول و نبى درس ناخوانده‌‏اى پیروى مى‏‌کنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته مى‌‏یابند، که آنان را به نیکى دعوت کرده و از بدى‌‏ها بازشان مى‌‏دارد، پاکى‌‏ها را براى آنان حلال کرده و ناپاکى‌‏ها را تحریم مى‏‌نماید و آنان را امر به معروف و نهى از منکر مى‌‏کند و بارهاى گران و زنجیرهایى که بر آنان بود، از ایشان بر مى‌‏دارد ...)

درباره ولایت امیرالمومنین (ع) نیز آیات مهمی وجود دارد که در تفاسیر شیعه و سنی آمده است و برخی از علما مانند آیت‌الله مکارم شیرازی کتابی درباره «آیات ولایت در قرآن کریم» نوشته‌اند که می‌توانید مراجعه کنید.

همچنین پیامبر اکرم (ص) در مکان‌ها و زمان‌های مختلف مانند غدیر خم، ولایت امیر المومنین علی (ع) را ابلاغ فرموده است.

5. مسائل زیادى وجود دارد که قرن‏‌ها مایه جنگ و جدل و خونریزى در میان مسلمانان شده است، ولى قرآن درباره آنها به طور صریح و قاطع که ریشه‌ ‏‌کن کننده نزاع باشد سخن نگفته است، مانند:

- صفات خدا عین ذات اوست یا زائد بر ذات؟

- حقیقت صفات خبرى مانند استوارى بر عرش چیست؟

- کلام خدا قدیم یا حادث است؟

- خلقت بر اساس جبر استوار است یا اختیار؟

این مسائل و امثال آنها هر چند از قرآن قابل استفاده است، ولى آن چنان شفاف و قاطع که نزاع را یک سره از میان بردارد، در قرآن وارد نشده است.

6. همیشه علت اختلاف، جهل علمی نیست. بسیاری از کسانی که در عاشورا، مقابل امام حسین علیه‌السلام ایستادند و ایشان و یارانش را کشتند و خاندانش را به اسارت بردند، می‌دانستند که حسین (ع) به حق است اما هوای نفس، امور مادی، رسیدن به مقام و پول و ...، ترس از جان و .... باعث شد دست به این کار بزنند.

اینهمه در آیات قرآن، تاکید بر نماز و زکات شده است. آیا همه مسلمانان (به طور صد در صد) آن را اقامه می‌کنند؟

در آیات فراوانی، از ربا، نهی شده است. آیا ربا از کشورهای اسلامی، ریشه کن شده است؟

این مثال‌ها فراوان است و روشن می‌کند که مشکل، تنها جهل علمی نیست تا با ذکر آن در قرآن، مساله حل شود

 

قرطبي، از مفسّران نامدار (م 671ق)، مي نويسد: هنگامي كه اين آيه نازل شد، رسول خدا خوش حال گرديد و فرمود: اين آيه نزد من از همه دنيا محبوب تر است.5
منظور از جمله (يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ) ايرانيان هستند. برخي مفسّران نيز آنان را يكي از احتمالات آيه دانسته اند.6
در حديث آمده است: هنگامي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) آيه شريفه (وَإِن تَتَوَلَّوْا) را تلاوت كردند، حاضران عرض كردند: اي رسول خدا! كساني كه اگر ما اعراض كرديم خدا آنان را جانشين ما مي كند و آنان مانند ما نخواهند بود، كيانند؟ رسول خدا دست بر ران سلمان فارسي زد و فرمود: اين و طايفه اش هستند. (سپس اضافه نمود:) اگر دين خدا آويزه ستاره ثريا باشد، حتماً مرداني از فارس به آن خواهند رسيد.7
ابونعيم مي نويسد: بيشترين بهره اسلام از آنِ ايرانيان است و اگر اسلام در ستاره ثريا قرار داشته باشد، مرداني از ايران آن را به دست مي آورند.
ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) نقل مي كند: به خدا سوگند خداوند به اين وعده خود وفا كرد و گروهي از غيرعرب را، كه بهتر از آنان بودند، جانشينانشان ساخت.8
2. (أُولِي بَأس): (قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَي قَوْم أُوْلِي بَأْس شَدِيد تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ) (فتح: 16); به متخلّفان از اعراب بگو: به زودي از شما دعوت مي شود كه به سوي قومي رزمنده و جنگجو برويد و با آنان پيكار كنيد، تا اسلام بياورند.
از مفسّر بزرگ، ابن عباس، نقل شده است كه گفت: «منظور از اين قوم جنگجو و رزمنده، ايرانيان هستند.»9
همچنين خداوند مي فرمايد: (فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَّنَا أُوْلِي بَأْس شَدِيد فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْداً مَّفْعُولا) (اسراء: 5); هنگامي كه نخستين وعده فرا رسد (و شما دست به فساد و خون ريزي و جنايت بزنيد) ما گروهي از مردان پيكارجو و رزمنده را بر شما مي فرستيم (تا سخت شما را در هم كوبند) و براي پيدا كردن مجرمان، خانه هاي شما را جستوجو كنند و اين وعده اي قطعي است. در تفسير اين آيه، مطالب گوناگوني گفته شده است. بعضي احتمال داده اند كه منظور از فساد و جنايت، فساد و جنايت صهيونيست هاست كه به رزمندگان نيرومند اسلام وعده غلبه بر آنان داده شده است. در بعضي از روايات آمده است كه امام باقر(عليه السلام)آيه ياد شده را تا آخر خواند، حاضران پرسيدند: منظور از اين قوم رزمنده و پيكارجو، كه دشمن را در هم مي كوبد، چه كساني اند؟ امام باقر(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «وَ هُمْ وَاللّهِ اَهلُ قُم»;10 سوگند به خدا! آنان اهل قم هستند.
در حديث ديگري آمده است: آيه ياد شده در حضور امام صادق(عليه السلام)خوانده شد، يكي از حاضران پرسيد: فدايت شوم! منظور از اين قوم رزمنده و پيروز كيست. امام صادق(عليه السلام) سه بار فرمود: سوگند به خدا! آنان اهل قم هستند.11
3. (لَمَّا يَلحَقُوا): (وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِيزُالْحَكِيمُ)(جمعه: 3); و همچنين (او) رسول است (بر آنان و) بر گروهي كه هنوز به آنان ملحق نشده اند و او عزيز و حكيم است.
صاحب نظران درباره منظور از (لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ)احتمالاتي بيان كرده اند كه يكي از آن ها عبارت است از: ايرانيان، و در ذيل آن، يكي از صحابه نقل مي كند كه ما نزد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بوديم كه سوره «جمعه» نازل شد. آن حضرت شروع به تلاوت كردند و پس از خواندن آيه (وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ)، مردي پرسيد: يا رسول اللّه! اينان چه كساني هستند؟ حضرت پاسخ نداد تا اينكه وي سه بار سؤال كرد. سلمان هم در ميان ما بود. حضرت دست مبارك خويش را بر شانه سلمان گذاشت و فرمود: اگر ايمان در ثريّا باشد، حتماً مرداني از اينان به آن مي رسند.12 و بنا به نقلي، دست بر سر سلمان گذاشت و فرمود: اگر ايمان در ستاره ثريا قرار گيرد، مرداني از اين گروه (ايرانيان) به آن دست مي يابند.13
4.(يَسْتَبدِلْ قَوماً غَيْرَكُمْ): (إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللّهُ عَلَي كُلِّ شَيْ قَدِيرٌ) (توبه: 39); اگر به سوي ميدان جهاد نشتابيد، خدا شما را مجازات دردناكي مي كند و گروه ديگري غير از شما را به جايتان قرار مي دهد و هيچ زياني به او نمي رسانيد. و خداوند بر هر چيزي تواناست.
بسياري از مفسّران يكي از احتمالات در تعيين مصداق اين قوم را ايرانيان دانسته اند.14
5. (وَ يَأتِ بِآخَرينَ): (إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللّهُ عَلَي ذَلِكَ قَدِيراً) (نساء: 133); اي مردم! اگر او بخواهد، شما را از بين مي برد و افراد ديگري را به جاي شما مي آورد و خدا بر اين كار تواناست.
شيخ طوسي نقل مي كند كه وقتي اين آيه نازل شد، رسول خدا دست خود را به پشت سلمان زد و فرمود: آن جمعيت، قوم اين مرد، يعني مردم عجم و فارس هستند.15
6. (لَيْسُوا بِهَا بِكافِرينَ): (فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْماً لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ) (انعام: 89); اگر مشركان مكّه (به كتاب و حكم و نبوّت) كفر بورزند، كسان ديگري را نگهبان آن مي سازيم كه به آن كافر نيستند.
مصداق «قوم» در اين آيه، انسان هايي اند كه با پذيرش اسلام، همه توانشان را در خدمت آن، به كار خواهند بست. طبق نظر مفسّران، يكي از احتمالات در اين آيه، ايرانيان هستند.16
در روايت آمده است كه جمعي از ايرانيان براي انجام مراسم حج، به حجاز رفتند. در مدينه، به محضر امام باقر(عليه السلام) رسيدند و مطالبي درباره مسائل مهم ديني پرسيدند و امام باقر(عليه السلام) پاسخ آن ها را داد. يكي از پرسش ها اين بود: شنيده ايم كه سلمان تمايل پيدا كرده بود با دختر عمر، خواهر حفصه، ازدواج كند و از او خواستگاري كرده بود. لطفاً چگونگي آن را براي ما بيان فرماييد و امام باقر(عليه السلام) فرمود: عمر از خواستگاري ناراحت شد و نزد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) گِله كرد. ها ها ها ها
رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به عمر فرمود: واي بر تو! آيا خرسند نيستي كه سلمان به تو مشتاق شود و تو به او نزديك گردي؟ سلماني كه بهشت مشتاق ديدار اوست و خداوند درباره سلمان و شما جمعيت قريش، اين آيه را نازل كرد ]آن گاه آيه 89 سوره انعام را خواند.[
عمر گفت: اي رسول خدا! منظور از گروه «نگهبان دين» (در اين آيه) كيست؟ پيامبر(صلي الله عليه وآله) در پاسخ فرمود: «هُوَ وَ اللّهِ سَلمانٌ وَ رَهْطُهُ»; سوگندبه خدا! اين گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.
سپس فرمود: سوگند به خدا! اين آيه (38 سوره محمّد) نيز در شأن سلمان و قوم او نازل شده است. و در پايان فرمود: اي گروه قريش! شما مردم فارس (ايرانيان) را با شمشير (در فتح ايران) مي زنيد تا به سوي اسلام بيايند. سوگند به خدا! روزي خواهد آمد كه آن ها شما را براي كشاندن به سوي اسلام، با شمشير مي زنند.
حُذَيفة بن يمان، كه در آنجا بود، گفت: اين پيش گويي گوارا باد بر سلمان و ايرانياني كه راه ايمان و تقوا مي پيمايند. رسول خدا(صلي الله عليه وآله)فرمود: اگر اسلام در لابه لاي زمين گم شود، ايرانيان آن را مي يابند و اگر اسلام در آسمان قرار گيرد، جز مردم ايران كسي به آن دست نيابد. ]امام باقر(عليه السلام) افزود:[ عمر با شنيدن اين سخن، غمگين شد و برخاست و رفت.17
7. (يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ): (يَا أَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْم يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّة عَلَي الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِم...) (مائده: 54); اي كساني كه ايمان آورده ايد! هر كه از شما از آيين خود بازگردد (به خدا زياني نمي رساند) خداوند در آينده، جمعيتي را مي آورد كه (داراي اين ويژگي ها هستند): (1) خداوند آنان را دوست مي دارد; (2) و آنان (نيز) خدا را دوست دارند; (3) آنان در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر كافران، سخت و نيرومندند; (4) آنان در راه خدا جهاد مي كنند و از سرزنش ملامتگران هراسي ندارند. روضه دین خدا یعنی همین اشک مظلومان عالم را ببین 
روايت شده است كه شخصي درباره منظور اين آيه از پيامبر(صلي الله عليه وآله) پرسيد، پيامبر(صلي الله عليه وآله) دست بر شانه يا گردن سلمان زد و فرمود: «هذا وَ ذَوُوهُ»; منظور آيه، اين شخص و قوم او هستند. آن گاه فرمود: «لو كانَ الدّينُ بالثُريّا لتناوَلَه رجالٌ مِن أبناءِ فارس.»18
8. (بَعْضِ الأَعْجَمِينَ): (وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَي بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ)(شعراء: 198 و 199); هرگاه ما اين قرآن را بر بعضي از مردم عجم (غيرعرب) نازل مي كرديم و پيامبر اين آيات را براي آنان به زبان تازي (اعراب) مي خواند،عرب  آنان هرگز به قرآن ايمان نمي آوردند. وای بحال اینکه عربی نازل شده ایمان نمی آورند اگر فارسی بود که هرگز ایمان نمیآوردند میگفتند چون فارسی است ما ایمان نمیآوریم
در حديثي آمده است كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: اگر قرآن بر عجم نازل شده بود، عرب به آن ايمان نمي آورد; ولي قرآن بر عرب نازل شد، عجم به آن ايمان آورد و اين براي عجم، فضيلتي است.19
آيات مزبور غير از آيه اخير، همگي از سوره هاي مدني اند و در اواسط يا اواخر سال هاي هجرت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به مدينه نازل شده اند20 قطعاً منظور اين آيات اقوامي نيستند كه در زمان پيامبر مسلمان شدند; اما آيه اخير (89 سوره انعام) گرچه از آيات مكّي است، ولي با توجه به اينكه بعضي از قرآن، بعضي ديگر را تفسير مي كند (إنّ القرآنَ يُصَدِّقُ بَعضُهُ بعضاً)21 به احتمال قوي، منظور همه اين آيات، يك چيز است: اين آيات از قومي خبر مي دهند كه در آينده نزديك، مسلمان مي شوند و مانند اعراب مسلمان نخواهند بود و طبق روايات ياد شده، آن قوم ايرانيان هستند. داشتن روحيه حق پذيري و نداشتن عصبيّت جاهلي حقيقتي است كه آيه اخير آن را بيان كرده است.
سلمان به عنوان يك مسلمان ايراني و با ايمان، همواره طرف مشورت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بود. حفر خندق در جنگ «احزاب» و تهيه ارابه جنگي در محاصره «طائف» توسط همراهان رسول خدا(صلي الله عليه وآله) دو نمونه از پيشنهادهاي سلمان فارسي است.22
در اواخر عمر پيامبر، هنگامي كه باذان، عامل (دست نشانده) پادشاه ايراني در يمن، مسلمان شد، به دنبال آن، بسياري از ايرانيان مقيم يمن نيز مسلمان شدند و فتنه اسود عنسي ـ از پيامبران دروغين ـ را دفع كردند و او به دست ايرانيان كشته شد. سپس ايرانيان مسلمان يمن با گروهي از مرتدان عرب مبارزه كردند تا آنكه مرتدان شكست خوردند و سركرده آنان اسير شد و او را به مدينه فرستادند.23
در احاديث مربوط به ايمان ايرانيان آمده است: ايرانيان با ميل و رغبت خود، مسلمان شدند.24
در نبرد «قادسيه»، چهارهزار ايراني به سپاهيان عرب پيوستند. اين عده براي پيوستن خود به سپاهيان عرب، شرط كردند كه پس از جنگ، به هر جا خواستند، بروند و با هر قبيله اي خواستند، هم پيمان شوند و سهمي از غنايم جنگي برگيرند. اينان پس از پيوند با بعضي از قبايل عرب (زهرة بن حويه سعدي، از قوم بني تميم) موالي آن قبايل ناميده شدند و در كوفه مسكن گزيدند. «حمراء» نام ديگر آن ها بود.25
در تاريخ آمده است: چهار هزار نفر از اهالي «بحر خزر»، پس از مشاوره با بزرگان خود، تصميم گرفتند به ميل خود، مسلمان و به قوم عرب (مسلمان) ملحق شوند. اين عده، در تسخير «جلولاء»، در زمان عمر به لشكر اسلام كمك كردند و سپس با مسلمانان در كوفه ساكن شدند. اشخاص ديگري نيز گروه گروه به رضا و رغبت خود به اسلام گرويدند.26

ايرانيان در ركاب موعود اسلام

منظور از «اهل مشرق»، «اصحاب الرايات السود»، «اهل خراسان» و «الرجل
الخراساني»، «فرس»، «اعاجم»، «موالي»، «بنوالحمراء»، «قوم سلمان»، «اهل قلم» و «اهل طالقان» كه در برخي از احاديث به چشم مي خورند، ايرانيانند. اينان زمينه ساز حكومت حضرت مهدي(عليه السلام)هستند. رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فرمود: مردماني از مشرق زمين قيام مي كنند و زمينه را براي حكومت جهاني مهدي آماده مي سازند.27
بيشترين ياران مهدي (عج) را ايرانيان تشكيل مي دهند. در احاديث آمده است: بسياري از ياران امام زمان (عج) از اهالي مرورود، مرو، توس، مغان، جابروان، قومس، اصطخر، فارياب، طالقان، سجستان، نيشابور، طبرستان، قم، گرگان، اهواز، سيراف، ري و كرمان هستند.28 اميرمؤمنان(عليه السلام) درباره ياران حضرت مهدي (عج) از طالقان مي فرمايد: «خوشا به حال طالقان! زيرا براي خداوند ـ عزّوجل ـ در آنجا گنج هايي ذخيره شده كه از جنس طلا و نقره نيستند، بلكه در آنجا مرداني هستند كه خدا را واقعاً شناخته اند و آنان همچنين ياران مهدي در آخرالزمان هستند.»29
همچنين است بيانات امام صادق(عليه السلام) درباره ويژگي هاي ياران امام مهدي (عج) از مردم طالقان.30
يكي از ياران اميرمؤمنان (اصبغ بن نباته) مي گويد: از اميرمؤمنان شنيدم كه مي فرمود: گويا چادرهاي عجم را مي بينم كه در مسجد كوفه برپا شده اند و در ايّام حكومت امام مهدي، قرآن را همان گونه كه نازل شده است، به مردم ياد مي دهند.31 محيي الدين عربي، عارف معروف، در كتاب خود، فتوحات، درباره وزيران امام مهدي (عج) مي نويسد: همه آنان از عجمند و در ميان آنان هيچ فردي از عرب وجود ندارد.32

نفي ملّي گرايي

توجه بدين نكته ضروري است كه مطرح كردن ايرانيان در قرآن، با مسئله «ملّي گرايي» ارتباطي ندارد. در اينجا نمي خواهيم بگوييم كه نژاد ايراني، از ديگر نژادها برتر است، بلكه فقط مي گوييم: ايرانيان نيز در كنار ديگران مورد توجه و مرحمت قرآن هستند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) در موارد گوناگون، از جمله پس از فتح مكّه، با تأكيد و صراحت لازم اعلام كرد كه همه خرافات و تعصّبات جاهليت را نابود كرده ام. هيچ افتخاري براي عرب بر عجم و سفيد بر سياه و... نيست، مگر به ملاك تقوا. و فرمود: «ايُّها النّاسُ كُلُّكُم لادَمَ و آدَمُ مِنْ تُراب لاَفضَلَ لِعَرَبي علي أعجَمي الاّ بالتَّقوي.»33
همچنين فرمود: آنان كه به قوم و ملت خود افتخار مي كنند، بايد اين عقيده را رها كنند. آن مايه هاي افتخار، جز هيمه دوزخ نيستند و اگر انسان ها دست از اين عقيده برندارند، نزد خدا از سوسك هايي كه كثافت را با بيني خود حمل مي كنند، پست تر خواهند بود.34
ابن حجر در الاصابة نقل مي كند كه مردي از ايران، به نام ابي شاه، پس از خطبه بليغ و سودمند رسول خدا(صلي الله عليه وآله) برخاست و تقاضا كرد كه دستور دهد آن را بنويسند و در اختيارش قرار دهند. پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) به ياران فرمود: آن را براي ابي شاه بنويسيد. اين مسئله نشان مي دهد كه هرگز عصبيّت و قوم گرايي در ديار اسلام راه ندارد.
در تاريخ آمده است هنگامي كه جواني ايراني در جنگ «احد» در صف سپاه اسلام، ضربتي سخت بر دشمن وارد ساخت و فرياد برآورد: اين ضربت را از من بگير كه جواني ايراني هستم، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) دريافت كه سخن او ممكن است شعله تعصّب نژادي ديگران را برافروزد. به آن جوان فرمود: بگو: از يك جوان انصاري!35
امام صادق(عليه السلام) در ردّ شخصي كه مي خواست بين عرب و عجم فرق بگذارد و عرب را بر عجم برتري دهد، فرمود: مگر سخن رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به تو نرسيده است كه فرمود: من مولاي هر فرد مسلمان هستم، خواه عرب باشد، خواه عجم. آن گاه فرمود: كسي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) را دوست بدارد، آيا از جان رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نيست؟36
امام باقر(عليه السلام) فرمود: روزي پيامبر(صلي الله عليه وآله) بر بلندي كوه صفا ايستاد. بني هاشم و بني عبدالمطلّب در آنجا حاضر بودند، آن حضرت به آنان رو كرد و فرمود: من رسول خدا به سوي شما هستم و با شما مهربانم، ولي بدانيد كه هر كس در گرو عمل خويش است; من در گرو عمل خود هستم و شما نيز در گرو عمل خودتانيد. نگوييد: محمّد از ماست و به زودي در همان جايگاه محمّد قرار مي گيريم (و در كنار او به پاداش مي رسيم.) سوگند به خدا! هيچ كس از شما و غير شما دوست من نيست، مگر آنكه پرهيزگار باشد. آگاه باشيد كه مبادا شما را در قيامت، در حالي ملاقات كنم كه بار دنياپرستي را بر پشت خود حمل مي كنيد، ولي ديگران با توشه معنوي با من روبه رو گردند! آگاه باشيد كه اكنون حجت و عذر را بين خود و شما و بين خود و خدا تمام كردم.37

سلمان; افتخار ايرانيان

اگر ديده مي شود كه به واسطه پيامبر(صلي الله عليه وآله) يا امامان(عليهم السلام) به وجود حمزه و جعفر و ديگر رجال برجسته اسلامي افتخار شده، به دليل تقوا و كمال آنان است، نه به علت قوميّت و ملّيت. چنان كه بيان شد، افتخار به افرادي كه در پيش خدا منزلتي دارند، ملّي گرايي نيست. به همين دليل، در احاديث فراواني به وجود برخي از انسان هاي الهي افتخار شده است. در احاديث آمده است: روزي سلمان فارسي در مسجد پيامبر(صلي الله عليه وآله) نشسته بود، عده اي از بزرگان اصحاب نيز حاضر بودند، سخن از اصل و نسبت به ميان آمد. هر كس درباره اصل و نسب خود، چيزي مي گفت و آن را بالا مي برد. نوبت به سلمان فارسي رسيد. به او گفتند: تو از اصل و نسب خودت بگو. اين مرد فرزانه و تعليم يافته و تربيت شده مكتب اسلام، به جاي آنكه از اصل و نسب و افتخارات نژادي سخن بگويد، گفت: «أَنا سَلمانُ بنُ عبداللّهِ كُنتُ ضالّاً فَهَداني اللّهُ ـ عزَّو جَلَّ ـ بِمُحَمَّد، و كُنتُ عائلا فأغناني اللّهُ بِمُحمَّد و كُنتُ مَملُوكاً فَأعتَقِني اللّهُ بِمُحَمَّد»; نام من سلمان است و فرزند يكي از بندگان خدا هستم. گم راه بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا راه نمايي كرد. و فقير بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا بي نياز كرد. برده بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا آزاد كرد.
در اين هنگام، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) وارد شد و سلمان آنچه را گذشته بود، به عرض آن حضرت رساند. رسول خدا رو به آن جماعت، كه همه از قريش بودند، كرد و فرمود: اي گروه قريش! نسب افتخارآميز هر كس، دين اوست; مردانگي هر كس، خوي و شخصيت اوست; و اصل و ريشه هر كس، عقل و ادراك او.38يعني: ملاك هاي برتري در اسلام، با دين و اخلاق و انديشه سنجيده مي شوند، نه با نژاد و قبيله و رنگ و زبان. سپس پيامبر(صلي الله عليه وآله) آيه 13 سوره حجرات را خواند و به سلمان فرمود: هيچ يك از اينان بر تو برتري ندارند، مگر به ملاك پرهيزگاري. اگر تقواي تو از آنان بيشتر است، از آنان برتري.
روزي سلمان به مجلس پيامبر(صلي الله عليه وآله) وارد شد. حاضران برخاستند و به او احترام كردند و او را در بالاي مجلس نشاندند. در اين هنگام، فردي وارد شد و تا نگاهش به سلمان افتاد، گفت: اين عجمي كيست كه در بالاي مجلس، در ميان عرب ها نشسته؟ پيامبر(صلي الله عليه وآله) براي محكوم كردن چنين عقيده اي، بر منبر رفت و خطبه خواند و در بخشي از آن فرمود: انسان ها از زمان آدم تا امروز، مانند دندانه هاي شانه (كنار هم مساوي)اند. عرب را بر عجم و سرخ پوست را بر سياه پوست برتري نيست، جز به ملاك تقوا. سلمان دريايي است كه به انتهايش نتوان رسيد و گنجي است كه تمام نمي شود. سلمان از ما اهل بيت است. او آب گوارايي است كه از آن حكمت مي تراود و برهان ارائه مي دهد.
در بعضي از روايات آمده است كه سلمان وارد مسجد شد و در محضر رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نشست. عده اي از اشراف عرب خشمگين شدند و به او گفتند: تو كيستي؟ سلمان گفت: من پسر اسلامم.
پيامبر در اين هنگام سلمان را تصديق كرد و فرمود: كسي كه مي خواهد به مردي بنگرد كه خداوند قلبش را سرشار از ايمان كرده است، به سلمان نگاه كند.39
در زمان پيامبر(صلي الله عليه وآله) روزي ابوسفيان با گروهي از مسلمانان، از كنار سلمان فارسي، صهيب رومي و بلال حبشي، كه با هم بودند، عبور كردند. آنان تا ابوسفيان را ديدند، گفتند: افسوس كه شمشيرها در گلوي اين دشمن خدا كارساز نشد.
ابوسفيان اين سخن را شنيد (با توجه به اينكه او به ظاهر مسلمان بود.) ابوبكر به آنان گفت: آيا شما به بزرگ قريش (ابوسفيان) چنين كنايه اي مي زنيد؟ سلمان و همراهان از اعتراض ابوبكر ناراحت شده، نزد پيامبر آمدند و ماجرا را به اطلاع آن حضرت رساندند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) به ابوبكر فرمود: گويا آنان را خشمگين كرده اي! اين را بدان كه اگر آنان را خشمگين كرده باشي، خدا را خشمگين كرده اي. ابوبكر نزد سلمان، بلال و صهيب رفت و عذرخواهي كرد و آنان نيز عذر او را پذيرفتند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) فرمود: پروردگار حكيم، مرا به دوست داشتن چهار تن امر كرده است. گفتند: يا رسول اللّه! آنان چه كساني هستند؟ پيامبر پاسخ داد: علي بن ابي طالب. سپس فرمود: «خدا مرا به محبت چهار نفر امر كرد» اين بار، وقتي پرسيدند: آن چهار دسته، چه كساني هستند، پاسخ داد: علي بن ابي طالب. اين كلام رسول خدا(صلي الله عليه وآله) چهار بار تكرار شد و فقط علي(عليه السلام) را نام برد و بار چهارم افزود: علي، مقدادبن اسود، ابوذر غفاري و سلمان فارسي.40
نيز آن حضرت فرمود: «سلمان از من است. هركس در حق او ستم كند، در حق من ستم كرده است و هر كس او را بيازارد، مرا آزار داده است.»4

پي‌نوشت‌ها

1 «فرس» (forc) كلمه اى است عربى كه مورّخان اسلامى و عرب زبانان بر ايرانيان اطلاق كرده اند; همان گونه كه واژه «عجم» را نيز در مورد ايشان به كار برده اند.
2ـ غلامحسين مصاحب، دائرة المعارف فارسى، ج 2، ص 1876، واژه «فرس».
3ـ ابن منظور نيز مى نويسد: «والعرب تسمّى الموالى الحمراء»; عرب ها موالى را حمراه مى ناميدند. (ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 210.)
4ـ بلاذرى، فتوح البلدان، ترجمه آذرتاش آذرنوش، بخش مربوط به ايران، ص 41 / ابن منظور، لسان العرب، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1405ق، ج 4، ص 210.
5ـ قرطبى، تفسير قرطبى، ج 7، ص 259.
6ـ محمّدبن جرير طبرى، تفسير طبرى، ج 26، ص 86 / اسماعيل بن كثير قرشى دمشقى، تفسير القرآن العظيم، بيروت، دارالمعرفه، 1412 ق، ج 6، ص 196 / فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان، بيروت، مؤسسة الاعلمى، 1415 ق، ج 9، ص 179.
7ـ ابونعيم اصفهانى، تاريخ اصفهان، ج 1، ص 4 / متقى هندى، كنزالعمّال، ج 12، ص 90، ح 34126.
8ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 5، ص 108.
9ـ همان، ج 9، ص 192.
10ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 57، ص 216.
11ـ همان، ج 60، ص 216.
12ـ محمّدبن اسماعيل بخارى، صحيح بخارى، بيروت، دارالفكر، 1401 ق، ج 6، ص 63 / مسلم بن حجّاج نيشابورى، صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، ج 4، ص 191.
13ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين / جلال الدين سيوطى، الدّرالمنثور، بيروت، دارالمعرفه، 1365 ق / جاراللّه زمخشرى، تفسير كشاف، بيروت، دارالمعرفه / محمّد مصطفى مراغى، تفسيرالمراغى، چ دوم، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1985 م / سيد قطب، فى ضلال القرآن / قرطبى، تفسير القرطبى، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1405 ق، ذيل آيه 16 سوره فتح.
14ـ محمّدبن جرير طبرى، جامع البيان، ج 9و 10، ص 93 / سيد محمود آلوسى بغدادى، روح المعانى، بيروت، داراحياء التراث العربى، ج 10ـ12، ص 85.
15ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 3، ص 122 / محمّدبن حسن طوسى، التبيان، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1409 ق، ج 3، ص 352 / جاراللّه زمخشرى، پيشين، ج 1، ص 574.
16ـ جاراللّه زمخشرى، پيشين، ج 2، ص 43 / خواجه عبداللّه انصارى، كشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، اميركبير، 1363، ج 3، ص 418 / محمّد عبده، المنار / سيد محمود آلوسى بغدادى، پيشين.
17ـ ميرزا حسين نورى، نفس الرحمان، بيروت، مؤسسة الآفاق، 1411 ق، ص 48.
18ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 3، ص 208.
19ـ عبدعلى جمعه عروسى حويزى، نورالثقلين، چ چهارم، قم، اسماعيليان، 1412ق، ج 4، ص 165/ على بن ابراهيم قمى، تفسير قمى، چ سوم، قم، دارالكتاب،1404 ق، ج 2، ص 124 / بهاءالدين محمّد لاهيجى، تفسير شريف لاهيجى، ج 2، ص 14.
20ـ سيد محمّدباقر حجتى، پژوهشى در تاريخ قرآن كريم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362، ص 399 و 401.
21ـ نهج البلاغه، خ 18.
22ـ ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دارصادر، 1402 ق، ج 2، ص 336 / محمّدبن جرير طبرى، تاريخ طبرى، ج 2، ص 538.
23ـ مرتضى مطهرى، خدمات متقابل اسلاموايران،ج2، ص 716.
24ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، چ دوم، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق، ج 67، ص 169.
25ـ بلاذرى، پيشين، ص 41.
26ـ مرتضى مطهرى، پيشين، ج 2، ص 716.
27ـ ابن ماجه قزوينى، سنن ابن ماجه، كتاب «الفتن»، ج 2، ص 1366، ح 4088 / محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 51، ص 87.
28ـ محمدبن جرير طبرى، دلائل الامامة، قم، بعثت، 1412 ق، ص 556.
29ـ سليمان بن ابراهيم حنفى قندوزى، ينابيع المودة، چ هشتم، قم، بصيرتى، ص 449.
30ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 52، ص 307.
31ـ شيخ عباس قمى، سفينة البحار، تهران، سنايى، ج 2، ص 165.
32ـ محيى الدين بن عربى، الفتوحات المكيّة، مصر، المكتبة العربيه، 1985م، ج 3، باب 366، ص 328.
33ـ عبدالحسين امينى، الغدير، قاهره، درالكتاب العربى، 1397، ج 6، ص 187 و 188.
34و35،ـ احمدبن حنبل، مسند احمدبن حنبل، ج 2، ص 624 / ص 503.
36ـ محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 67، ص 169.
37ـ محمّدبن يعقوب كلينى، الروضة من الكافى، ص 182.
38ـ همان، ص 181، ح 203.
39ـ احمدبن على طبرسى، الاحتجاج، نجف، دارالنعمان، ج 1، ص 150.
40و41ـ محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 22، ص 246 / ص 347.

آیات ابتداییِ سورهٔ روم پس از آن نازل شد که مشرکان از شنیدن خبر پیروزی ایرانیان بر رومیان خوشحال شدند و آن را به فال نیک گرفتند، زیرا مجوس (زرتشتیان) دوگانه‌پرست بر اهل کتاب (مسیحیان) موحَد پیروز شده‌بودند. آن‌ها به شماتت مسلمانان پرداختند و از این حربه برای تضعیف روحیهٔ مسلمانان بهره جستند.[۳] در این شرایط، آیات «الم * غُلِبَتِ الرّوم * فی اَدنَی الاَرضِ وهُم مِن بَعدِ غَلَبِهِم سَیَغلِبون * فی بِضعِ سِنینَ لِلّهِ الاَمرُ مِن قَبلُ ومِن بَعدُ ویَومَئِذ یَفرَحُ المُؤمِنون * بِنَصرِ اللّهِ یَنصُرُ مَن یَشاءُ وهُوَ العَزیزُ الرَّحیم * وَعدَ اللّهِ لا یُخلِفُ اللّهُ وَعدَهُ ولـکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمون» (روم: ۱ـ۶) نازل شد. در این آیات، خداوند از شکست ایرانیان از رومی‌ها در آیندهٔ نزدیک خبر داده و وعدهٔ الهی را تخلف‌ناپذیر دانسته‌است. مفسران، «بِضعِ سِنینَ» را در روایتی از پیامبر اسلام از ۳ تا ۹ سال شمرده‌اند.[۴] «فی اَدنَی‌الاَرضِ» نیز در آیات یادشده بر محلی به نام اَزْرُعات شام تطبیق شده که رومی‌ها در آنجا از ایرانیان شکست خوردند.[۵] بنا به نقل قتاده با نزول آیات مذکور، مسلمانان گفتهٔ پروردگار را تصدیق کردند تا اینکه خبر شکست ایران در سال ششم هجرت در جریان صلح حدیبیه به مؤمنان رسید و آنها شاد شدند.[۶]بنا به نقل برخی مفسران، پیامبر اسلام پیروزی مسلمانان بر ایرانیان و روم را در غزوه خندق[۷] (سال پنجم هجری) یا هنگام فتح مکه[۸] (سال هشتم هجری) نوید داد. منافقان آن را بعید دانسته، گفتند: آیا مکه و مدینه برای محمّد کافی نیست که در حکومت فارس و روم طمع کرده‌است؟ در این باره آیهٔ «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتی المُلکَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ... = بگو بارالها مالک حکومت‌ها تویی. به هرکس بخواهی حکومت می‌بخشی و از هر کس بخواهی حکومت را می‌گیری...» (آل‌عمران، ۲۶)[۹] نازل شد. مطابق روایتی دیگر، این آیه پس از آن نازل گشت که پیامبر از خداوند خواست تا مُلک فارس و روم را برای امتش قرار دهد.[۱۰]مفسران، کلمهٔ «مجوس» در آیهٔ ۱۷ سورهٔ حجّ را معتقدان به دیانت زرتشتی می‌دانند که مصداق بارز آن ایرانیان بودند: «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا والَّذینَ هادوا والصّابِـینَ والنَّصاری والمَجوسَ...». حاکمان اسلامی، پس از فتح ایران، به پیروی از پیامبر، مردم آن را در زمرهٔ اهل کتاب قلمداد کرده، مطابق با آنان رفتار کردند[۱۱]، چنان‌که از پیامبر و علی بن ابی طالب نقل شده که مجوس، پیامبر و کتاب آسمانی داشته‌اند.[۱۲]

در آیات متعددی از قرآن، به اعراب خطاب شده‌است که: اگر شما دین الهی را یاری نکنید، خدا قوم دیگری را خواهد آورد که دین را به کمک آن‌ها یاری خواهد کرد. بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی، قوم مذکور را ایرانیان دانسته‌اند:

براساس نقل مفسران شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] هنگامی که آیهٔ ۱۳۳ سورهٔ نساء نازل شد که: «اِن یَشَأ یُذهِبکُم اَیُّهَا النّاسُ ویَأتِ بِـاخَرینَ وکانَ اللّهُ عَلی ذلِکَ قَدیرا = ای مردم، اگر او بخواهد شما را از میان می‌بَرد و افراد دیگری را به‌جای شما می‌آورَد، و خدا بر این کار تواناست»، پیامبر اسلام دست بر پشت سلمان فارسی زد و گفت: آنها عجم و فارس، قوم سلمان هستند.

در آیهٔ «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللّهُ بِقَوم یُحِبُّهُم ویُحِبّونَهُ اَذِلَّة عَلَی‌المُؤمِنینَ اَعِزَّة عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لائِم...» = ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کسی از شما که از آیین خود بازگردد [به خدا زیانی نمی‌رسانَد و] خداوند در آینده جمعیتی را می‌آورَد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت سرزنش‌کنندگان هراسی ندارند...» (مائده، ۵۴)، روی سخن با مرتدّانی است که طبق پیش‌بینی قرآن از آیین اسلام روی برمی‌گردانند. خداوند در این آیه به مسلمانان عرب هشدار می‌دهد که اگر شما از دین بازگردید خدا به‌جای شما گروهی را می‌آورَد که دارای صفاتی ممتاز بوده، دین خدا را یاری خواهند کرد. برخی مفسران اهل سنت[۱۵] و تشیع[۱۶] مقصود از آن قوم را ایرانیان دانسته و نوشته‌اند: چون این آیه نازل شد، یاران پیامبر از او پرسیدند: آنها چه کسانی هستند که اگر ما بازگردیم خدا آنان را جایگزین ما می‌کند؟ در آن هنگام، سلمان فارسی نزد پیامبر بود. پیامبر دست خود را بر دوش او نهاد و گفت: این شخص و کسان او (هذا و ذووه) یا مردمی که این از آنان است. سپس پیامبر گفت: اگر دین در ستارهٔ ثریا باشد، هرآینه مردانی از فارس به آن دست خواهند یافت.

در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دیگر، اَبنای فارس هستند.[۱۷]

بخش پایانیِ آیهٔ ۳۸ محمد «واِن تَتَوَلَّوا یَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوا اَمثالَکُم» هشداری است به عرب مسلمان که اگر قدردان نعمت پاسداری از آیین اسلام نباشند و از آن روی برگردانند، خداوند این مأموریت را به گروه دیگری خواهد سپرد که در ایثار و فداکاری و نثار جان و مال در راه خدا به‌مراتب از آنان برترند. نقل شده که پس از نزول این آیه، برخی صحابه از پیامبر اسلام پرسیدند: مقصود از این گروهی که خداوند به آنان اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در آن هنگام سلمان کنار پیامبر بود. او دستش را بر ران او زد و گفت: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، او و قومش اگر ایمان به ثریا آویخته‌باشد، آنها بدان دست خواهند یافت.[۱۸] جعفر بن محمد الصادق نیز آنان را غیرعرب و از مَوالی دانسته‌است.[۱۹] بنا به نقل برخی مفسران، با نزول این آیه، پیامبر خوشحال شد و گفت: «هیَ أَحَبّ إلَیَّ مِنَ الدّنیا = این برای من محبوب‌تر است از دنیا».[۲۰]

برخی مفسران چون میبدی، آلوسی و رشید رضا ذیل آیهٔ «فَاِن یَکفُر بِها هـؤُلاءِ فَقَد وکَّلنا بِها قَومـًا لَیسوا بِها بِکافِرین» (اَنعام، ۸۹) مقصود از قومی را که در راه کفر گام برنمی‌دارند و در برابر حق تسلیم‌اند، ایرانیان دانسته‌اند[۲۱]، که به‌زودی اسلام را پذیرفته، در پیشرفت آن، با تمام قوا کوشیدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامی کتاب‌های فراوانی تألیف کردند.[۲۲] برخی ذیل این آیه روایتی از پیامبر آورده‌اند که در آن، او قریش را بهترین عرب و فارس را بهترین عجم (غیرعرب) معرفی کرد.[۲۳]

در صحیح مسلم روایت شده‌است که هنگام نزول آیهٔ «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً... = او کسی است که در میان مردم بی‌سواد رسولی از جنس خودشان مبعوث کرد...». او آن را تلاوت کرد تا به آیهٔ «وءاخَرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقوا بِهِم... = (و همچنین او) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند...» (جُمُعة، ۳)، یکی از صحابه از پیامبر پرسید: مقصود از کسانی که هنوز به ما نپیوسته‌اند، کیان‌اند؟ پیامر دست را بر سلمان نهاد و گفت: اگر ایمان در ثریّا باشد، هرآینه مردانی از آنها (ایرانیان) بدان دست خواهند یافت.[۲۴] مانند این روایت به طرق دیگر نیز از قیس‌بن سعدبن عباده و... نقل شده‌است.[۲۵] سیوطی این روایت را از برخی کتب حدیث، ازجمله صحیح بخاری، صحیح مسلم و... از پیامبر اسلام نقل کرده‌است.[۲۶] قُرطُبی بهترین تفسیرِ «وَ‌آخَرینَ مِنهُم» را ایرانیان می‌داند.[۲۷]

براساس روایتی، جعفر بن محمد الصادق هنگامی که آیهٔ «فَإذا جاءَ وَعدُ اُولاهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید...» (اِسراء، ۵) را تلاوت نمود، از او پرسیده شد: مراد از این بندگان رزمنده و پیکارجو در این آیه، که با بنی‌اسرائیل و یهود در هنگام فسادشان می‌جنگند، کیان‌اند؟ گفت: به خدا سوگند آنان اهل قم هستند.[۲۸]

    1. پانویس

       
    2. دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۵، ایرانیان
    3. کلیات تاریخ و تمدن ایران، ص۱۸۷-۱۸۸؛ اطلس تاریخ اسلام، ص۲۸.
    4. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۲-۲۳.
    5. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۶؛ کشف‌الاسرار، ج۷، ص۴۲۷؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۴۳۶.
    6. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۲، ۲۴؛ الدّرّالمنثور، ج۶، ص۴۸۱ـ۴۸۲.
    7. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۴ـ۲۵.
    8. اسباب‌النّزول، ص۸۷ـ۸۸؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۴.
    9. اسباب‌النّزول؛ ص۸۶؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۰ـ۷۱.
    10. اسباب‌النّزول، ص۸۶؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۱.
    11. اسباب‌النّزول، ص۸۶؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۴.
    12. الدّرّالمنثور، ج۳، ص۲۲۸ـ۲۲۹؛ مسند ابی‌یعلی، ج۱، ص۲۵۷.
    13. وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۱۲۶ـ۱۲۹.
    14. التِّبیان، ج۳، ص۳۵۲؛ مجمع‌البیان، ج۳، ص۱۸۷.
    15. تفسیر ماوردی، ج۱، ص۵۳۴؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۲۰.
    16. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۱۴۷؛ الکَشّاف، ج۱، ص۶۴۶؛ التّفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۱۹-۲۰.
    17. مجمع‌البیان، ج۳، ص۳۲۱.
    18. الکَشّاف، ج۲، ص۲۷۱؛ مجمع‌البیان، ج۵، ص۴۷؛ تفسیر قُرطُبی، ج۸، ص۹۱.
    19. جامع‌البیان، مجلد ۱۳، ج۲۶، ص۸۶؛ الکَشّاف، ج۴، ص۲۳۱؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۶۴.
    20. مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۶۴؛ نورالثّقلین، ج۵، ص۴۶.
    21. التِّبیان، ج۹، ص۳۱۱؛ تفسیر قُرطُبی، ج۱۶، ص۱۷۱.
    22. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۴۱۸؛ تفسیرالمنار، ج۷، ص۵۹۴؛ روح‌المعانی، مجلد ۵، ج۷، ص۳۱۳.
    23. تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۳۴.
    24. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۴۱۸؛ روح‌البیان، ج۸، ص۵۲۶.
    25. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۹۲؛ جامع‌البیان، مجلد ۱۴، ج۲۸، ص۱۲۲؛ کشف‌الاسرار، ج۱۰، ص۹۶-۹۷؛ الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵۲ـ۱۵۳.
    26. مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۲۹؛ الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵.
    27. الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵۳.
    28. تفسیر قُرطُبی، ج۱۸، ص۶۱.

بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۶.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در یک شنبه 10 آبان 1398برچسب:,ساعت 12:22 توسط امیر علی عرفانیان |




الله 18 سلطان 18 جانشین 18 مکتب18 جانشین 18 بدین 18 الله 18+64 دین = 82 امام 82 مهدی 82
جانشین حضر ت محمد ابن عبدالله 110 علی 110 جانشین اصلی آخرین پیامبر الهی 110 خلیفه اول امام واقعی
امشب شب قدرمی باشد23مهدی23رهبر23 طبیب23 الگوی 23جهان اسلام 23جانشینه 23 اصلی23ناب الله23 آئین23ملائک
سنگ کیسه صفرا اگه می خوای نمیری نخور نمکو روغنو شیرینی
قی کردن بهترین دوای جسم میباشد قی کردن از تجمع سنگ در کیسه صفراء جلو گیری می کند وقتی کیسه صفرا پر ش
به ابجد53 صلوات برمحمد53 احمد 53 علی26+27 فاطمه = 53 آل طاها آل یاسین53امام جانشین پیامبر53
شهید 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319راه الهی الله 319 شهید 319 فلسفه دین 3319
سردار سلیمانی آیا وقت آن نرسیده تا جنایتکاران را سر جایشان بنشانیم
نام تو اسم اعظم پروردگار است منتخب رسول ابن عم نبی عم یتساءلون عن نباء العظیم الذی هم فیه مختلفون ثم
دین الله اصل اسلام 59 مهدی 59 دین واقعی اسلام 59 دین الله شیعه59 شیعه اصل اسلامه59دین واقعی اسلام59
چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟ «ث ، ج ، خ ،ز ، ش ، ظ ،ف»
ظالم عالم مقصر عالم کیست بدبخت عالم کیست مذهب عالم کیست 740اندیشه شیطان740مقصرعمر740
مذهب الله محمد53فاطمه علی53سعادتمند ترین 53اهل بیت پیامبر53احمددین نمونه الله 53 53دین کامل الله 53
چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟«ث ،ج ،خ ،ز،ش،ظ،ف» قدرت علمی امام مهدی میتواند عرش رابه لرزه درآو
رهبر آسمانی الله 59مهدی 59آخرین امام دین اسلام59 دین الله 34+25 اصل اسلام=59 مهدی59دین واقعی اسلام59
دین۶۴ الله محمدعلی۶۴جانشین محمدعلی۶۴دین۶۴الله محمدعلی۶۴تنها برگزیده دین۶۴نماینده غدیری۶۴ اصحاب یمین
بیماری های سگ مهمترین بیماری سگ میرینه تو خونه بوگندشم میمونه
فرمانده دلاور دین اسلامی 110 علی 110 دین الهی 110ریاضی در قرآن فضائل امام علی از نظر دشمنان امام علی
کشته شدگان بت پرست که به دست با کفایت مولاء علی در جنگها بدر احد خندق تبوک و فتح مکه
کشته شد زهرای اطهر زان سبب گفته در قرآن تمام آیه ها حق با علیست